معروف است که پزشکان به کسانی که از درد مفاصل رنج میبرند، داشتن یک دستبند مسی را توصیه میکنند و دلیل این امر را هم کمبود یونهای مسی در خون ذکر میکنند که با تماس دستبندهای مسی با پوست بخشی از این کمبود جبران شده و از درد مفاصل کاسته میشود.
از سوی دیگر محققین، یکی از علتهای بروز بیماری آلزیمر را رسوب یونهای آلومینیوم در مغز عنوان میکنند.
تا چند دهه پیش، مردم کشور ما رسم داشتند برای پخت غذا مخصوصاً خورشت و آش از قابلمههای مسی استفاده میکردند و یک کفگیر آهنی داشتند به نام حسوم که موقع پخت غذا دائم درون آن قرار میگرفت ...
هیچکس نمیدانست چرا باید این کفگیر درون قابلمه مسی قرار بگیرد، فقط میدانستند برای پخت غذا خیلی لازم میباشد.
داستان از این قراره که بدن (مخصوصاً مغز) برای سلامت و نشاط و کنترل اسیدلاکتیک و کورتیزول به ٦ میلیارد یون مس نیاز دارد و به همین نسبت یون آهن.
کمبود یون مس باعث میشه شما دائم احساس رخوت و خواب آلودگی و کسالت کنید و مدام دهندره کنید. در ضمن هیچ کارخانه داروئی نمیتونه از یون یک عنصر برای شما قرص تهیه کنه ... و اونی که مثلاً به اسم قرص آهن به خورد شما میدهند شامل مولکول آهن هستش که برای بدن هیچ کاربردی نداره.
ولی تا این جا بدونید که غذا موقع پخت در درون قابلمه مسی، از یون آزاد شده این ظرف استفاده میکند و در بدن شما فوقالعاده احساس نشاط و انرژی ایجاد میکنه دیگه از اون دهندرگی و خمیازه و کسالت خبری نیست و باعث طول عمر مفید و سلامتی جسمی میشود.
ولی یک دفعه توی دهه ٥٠ از این نون خشکیها اومدند و داد میزدند (قابلمه مسی ....... کفگیر آهنی خریداریم ...) و با یک قیمت مناسب این قابلمهها را خریدند و به جاش قابلمه آلمینیومی میدادند که بهش میگفتند روحی. هیچکس توی اون دهه نفهمید این همه قابلمه مسی کجا قراره بره؟
بعدش هم که الان ظرفهای استیل و تفلون و این مزخرفات اومده که مدعی هستند غذا توش زود میپزه و به کف ظرف نمیچسبه. ولی مردم ما خبر ندارند که همین یونهای مضر در این ظروف عامل سرطان هستند و به راحتی یون سرب و آلمینیوم و ... میتونند در جا، یک کودک ٦ ماهه را ظرف یک سال به بیماریهای کمبود خونی و سرطان و یک فرد بزرگسال را در طی ٥ سال به بیماریهای کبدی و خونی و طحال دچار کند و بعدش هم سرطان.
به همه دوستان پیشنهاد میکنم حتماً برای پخت غذا (مخصوصاً غذاهای آبکی) از قابلمه مسی و کفگیر آهنی استفاده کنند. حداقل برای یک بار هم شده تا ظرف سه روز اثر آن را روی بدن خودتون ببینید.
حالا جالبه توی شمال ایران موقع پخت خورشت (مخصوصاً فسنجون) یک تیکه آهن یا نعل اسب میاندازند وسط خورشت تا حسابی رنگ بگیره ... این کار باعث آزاد شدن یونهای آهن و سلامتی بدن میشود. اگر دقت کنید مردم مازندران و گیلان تقریباً در حد صفر دچار بیماریهای خونی و سرطان خون میشوند.
لطفا برای ارتقا سلامتی جامعه این پیام را برای همه دوستانتان به اشتراک بگذارید . شاید گام كوچكی در این راه باشد و فرهنگ مصرف مان اصلاح گردد...!
آهـــــــــــــن
چكيده
در اين نوشتار مطالبي در خصوص نحوه ايجاد تحول در سازمان امور عشاير ارائه مي شود. ، چرا سازمان امور عشایر برای ایجاد تحول انتخاب کرده ایم؟ این انتخاب به این دلیل است که تنها متولی قشر عظیم و تأثیرگذاری همچون عشایر به عملکرد این سازمان بستگی دارد. پیچیدگی زندگی عشیره ای اهمیت این موضوع را دوچندانمی کند.
به یاد داشته باش: من نباید چیزى باشم که تو میخواهى، من را خودم از خودم ساختهام. منى که من از خود ساختهام، آمال من است. تویى که تو از من میسازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند. لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند، نه آرزوهایشان. و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى. و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه. ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى. میتوانى دوستم داشته باشى، همین گونه که هستم و من هم. میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى
به یاد داشته باش: من نباید چیزى باشم که تو میخواهى، من را خودم از خودم ساختهام. منى که من از خود ساختهام، آمال من است. تویى که تو از من میسازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند. لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند، نه آرزوهایشان. و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى. و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه. ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى. میتوانى دوستم داشته باشى، همین گونه که هستم و من هم. میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم. چرا که ما هر دو انسانیم. این جهان مملو از انسانهاست، پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد. تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمیصادر کنی و من هم. قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است. دوستانم مرا همین گونه پیدا میکنند و میستایند. حسودان از من متنفرند، ولى باز میستایند. دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم. چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت، نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى. من قابل ستایشم و تو هم. یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد. به خاطر بیاورى که آنهایى که هر روز میبینى و مراوده میکنى ، همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت، اما همگى جایزالخطا. نامت را انسانى باهوش بگذار ، اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختى ، و یادت باشد که اینها رموز بهتر زیستن هستند. مهاتما گاندی |